دلنوشته های بارانی من

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

مراسم نامزدی س

جمعه, ۶ مرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۴۲ ب.ظ

سلام

مراسم نامزدی س زیباترین و باشکوهترین مراسمی بود که در عمرم رفته بودم. هیچی کم نداشت. انقدر بهم خوش گذشت که تو عمرم انقدر تو یه شب بهم خوش نگذشته بود. دوستم عروس رویاها شده بود. زیبا و دوست داشتنی مثل فرشته ها. یه لباس سبز خیلی زیبا پوشیده بود که چشم همه را خیره کرد مخصوصا با اون دامن چین چینی.

اول که س با داماد اومدن داخل گریم گرفته بود میخواستم بغلش کنم و بزنم زیر گریه. با هر سختی بود خودمو کنترل کردم.

همه خوشحال بودن. خاله ها و عمه س حسابی من رو تحویل گرفتند. خیلی بمن محبت کردند. حتی پدر س با من غذا خورد. چقدر همه چی خوب بود. چهارساعتی که اونجا بودم انگار توی خواب و خیال و رویا بودم. همش رقصیدم. همه می رقصیدن. انقدر رقصیدم که تو کل عمرم انقدر نرقصیده بودم. خیلی عالی بود. هنوز پاهام درد می کنه. داماد چقدر مهربون بود همش سر به سر من گذاشت و کلی خندیدیم. 

من و س الان تقریبا ده سال همدیگر را می شناسیم ولی شش ساله که خیلی صمیمی هستیم. تو این شش سال هیچوقت منو تنها نذاشته. همیشه کنارم بوده حالا براش بهترین ارزوها را دارم.

نکته مهم

خاله س گفت:فال گرفته و خوب اوده که از توی این عروسی یه عروسی دیگه سر میگیره. 

یعنی من و س با هم فامیل میشیم؟

یعنی با یکی از دوست های داماد ازدواج می کنم؟

نمیدونم ولی ترجیح میدم خوش بین نباشم.


تصمیم جدید من

من تصمیم گرفتم یه سری سفرهای یکروزه با تور برم. احساس میکنم نیاز به طبیعت گردی دارم. و چون کسی باهام نمیاد تنها میرم.

من کسی هستم که تنهایی رفتم خارج و چندسال تنها زندگی کردم. الان هم بخوام میتونم تو کشور خودم تنهایی به سفرهای طبیعت گردی برم و میرم.

فرداشب

برادرم مدتیه که میخواد یه مهمونی بده. یعنی تعدادی از فامیل را دعوت کنه باغ رستوران. اول میخواست برای دیشب دعوت کنه. یعنی همون شبی که مراسم نامزدی س بود و اصلا براش مهم نبود که من در مهمانی نباشم. ولی چون جای مناسب را پیدا نکرد. مهمونی افتاد را انداخته برای فرداشب. 

حالا منم چون حرصم گرفته فردا در مراسم شرکت نخواهم کرد. کمی دیرتر میرم خونه یجوری که به مراسم نرسم. من دیگه نمیخوام حرص بخورم فقط نمیرم. نه حوصل خودشو دارم نه حوصله اون خواهرزن های احمقش را.


احساس میکنم دوست دارم تنهای تنها باشم برای مدت طولانی. میخوام فرار کنم به اغوش طبیعت.

۹۶/۰۵/۰۶ موافقین ۱ مخالفین ۰
باران بارانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی