دلنوشته های بارانی من

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

۱۱ مطلب با موضوع «اهداف» ثبت شده است

سلام

میخوام کاری کنم که سال 1399 بهترین سال زندگیم باشه.

من این سال را با علم و دانش شروع کردم و از خدا خواستم راه را نشونم بده و جاهایی که سردرگم هستن و نمیتونم راهم را تشحیص بدم برام چراغی بفرسته.

 

الان نشونه هایی می بینم که هر روز بیشتر از قبل یقین پیدا می کنم  در مسیر درستی قرار گرفتم.

هدفم برای خودم روشن و شفاف شده.

به توانایی های خودم بیش از قبل آگاهی دارم.

قدر خودم را بیشتر از قبل میدونم.

ایمانم به خدا قویتر شده.

ایمانم به خودم هم قوی تر شده.

فکر می کنم اون کتابهای صوتی که مدتها گوش می کردم تاثیرگذار بوده.

 

خیلی تغییر کردم.

 

سال 99 سال رسیدن به اهدافمه.

خیره.

به امید خدا

باران بارانی
۲۲ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

سلام

جوینده یابنده است.

این روزها اتفاقاتی برام میفته که واقعا به این جمله ایمان آوردم.

جوینده یابنده است.

هر قدم که جلو میرم خدا چراغ های بیشتری برام روشن می کنه. 

نمیدونم آخر راه کجاست ولی کاملا مطمینم و یقین دارم که در مسیر درستی قرار گرفتم.

این روزها شک از زندگی من کنار رفته و به یقین رسیدم.

خدا هر روز راه را به من نشون میده خیلی شفاف و آشکار.

ولی بعضی وقت ها معنی بعضی از کارهای خدا را درک نمی کنم ولی خب حتما به نفع منه.

خدایا بیشتر از همیشه شکرت

باران بارانی
۲۲ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

حتما تا حالا براتون پیش اومده که تصمیم های قاطعانه گرفتید. برای هر کسی پیش میاد. 

من تصمیم های قاطعانه را خیلی دوست دارم. بعد از هر تصمیم قاطعانه ای حالم خیلی خوب میشه. با تصمیم های قاطعانه خودم را از تجزیه و تحلیل های سرسام آور و خسته کننده نجات میدم و به مغزم استراحت میدم.

چند تا از تصمیم های قاطعانه ای که تا حالا گرفتم:

1)وقتی قاطعانه تصمیم گرفتم  برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برم. من آرزو داشتم که تحصیل و زندگی در یک کشور اروپایی را تجربه کنم. پای آرزوم وایسادم. سختیها را تحمل کردم. پای تصمیمم وایسادم. ممکنه از نظر بعضی ها اشتباه باشه ولی نظر خودم مهمه.


2)وقتی تصمیم گفتم در ایران زندگی کنم. مدام میدیدم دوستان و همکارانم قصد مهاجرت دارن. و هر وقت میدیدم که کسی تصمیم به مهاجرت داره به فکر فرو میرفتم که چرا من موندم؟ چرا من نمیرم؟ انقدر فکر میکردم که سردرد و حاات تهوع میگرفتم. بعد یبار  نشستم ، حسابی فکر کردم و تصمیم قاطعانه را گرفتم. من این کشور را با همه بدی هاش برای زندگی انتخاب کردم و بعد از اون تصمیم دیگه در مورد مهاجرت و زندگی در خارج از کشور فکر نکردم. خودم را از تجزیه و تحلیل های بی مورد رها کردم و پای تصمیمم وایسادم.


3)وقتی تصمیم گرفتم با همون ظاهری که دارم ادامه بدم و دیگه به جراحی بینی فکر نکنم. دایم در حال تجزیه تحلیل بودم که جراحی را انجام بدم یا نه. با خودم عمیق فکر کردم و تصمیم گرفتم بی خیال جراحی بشم. بعد از اون قضیه دیگه در مورد جراحی بینی فکر نکردم.


4)وقتی تصمیم گرفتم با هر سختی شده تز دکترام را به پایان برسونم. من شاغل هستم و درس و کار همزمان با هم خیلی سخته ولی من تصمیم گرفتم که این تز را حتما تا اخر ادامه بدم. با اینکه قبلش مدام به خودم میگفتم: "حالا تمومش کنم که چی؟ اصلا مدرک به چه دردم میخوره؟..." و این تجزیه و تحلیل ها ناراحتم میکرد. از وقتی تصمیم گرفتم تمومش کنم دیگه تحلیل را گذاشتم کنار و فکرم راحت تر شد.


5)تصمیم گرفتم یه دانشمند داده بشم. کارهایی را شروع کردم و تا دوسال آینده با توکل به خدا به هدفم میرسم.


الان هم دو روزه یه تصمیم قاطعانه دیگه گرفتم. یه تصمیم قاطعانه که شاید از همه تصمیم های دیگم مهمتر باشه.


من تنهایی را انتخاب کردم. خیلی فکر کردم. خیلی تجزیه و تحلیل کردم. شاید این تصمیم سخت ترین تصمیم زندگیم باشه ولی دیگه تصمیم گرفتم و این تصمیم تغییر ناپذیره.  من دلایل بسیار قانع کننده ای برای خودم دارم. همه جوانب را بررسی کردم. من تنهایی را انتخاب کردم چون میخوام از خودم، قلبم و احساساتم در مقابل انسان های بیگانه و متهاجم محافظت کنم. من تنهایی را انتخاب کردم چون بعد از بررسی های زیاد به این نتیجه رسیدم که کسی به زلالی و شفافیت من با این قلب پاک وجود نداره. دوستی و رابطه من با دیگران هم باعث میشه شدیدا آسیب ببینم. من میدونم که تنهایی بسیار سخته ولی قلب و روح من تحمل آسیب های دیگر را نداره. دوست ندارم بیشتر از این در مورد این موضوع صحبت کنم. برای من مهم این هست که دلایلم برای خودم قانع کننده باشه که هست و همین کافیه.


رویای پیدا کردن نیمه گمشده، عشق، لذت داشتن یه پارتنر و یا حتی یه دوست جدید  را برای همیشه بایگانی کردم. همه عکس هام را از تلگرام و واتساپ پاک کردم. میخوام یه گوشه ساکت و آروم زندگی کنم و جلب توجه نکنم. از این به بعد روی اهداف دیگه زندگیم تمرکز میکنم.

باران بارانی
۰۱ بهمن ۹۷ ، ۰۹:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر


ویدیوی انگیزشی تو به اندازه ذهنت قد میکشی



این ویدیو را نگاه کنید. کمی طولانیه ولی زیباست. این آقایی که داره سخنرانی میکنه یکی از بازیگران سریال "بازی تاج و تخت" هست و اتفاقا نقش مهمی هم داره.


من که لذت بردم از این سخنرانی. 

نکته خیلی جالبش:

"وقتی تصمیم گرفتید و آماده بودید به هیچکس نگید. حتی به دنیا نگید. فقط شروع کنید و انجام بدید."

باران بارانی
۱۰ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

من چه ارزوهایی در سال 97 دارم؟

1)اول که معلومه سلامتی و دل خوش

2)آرزو دارم یه نفر که خیلی دوستش دارم و برام عزیزه ازم خاستگاری کنه و بدون استرس و ناراحتی و اضطراب با هم ازدواج کنیم و همه چی خیلی خوب پیش بره.

3)دوست دارم تزم به ثمر برسه و کم کم راحت بشم.

4)دوست دارم یه آپارتمان بخرم. 

5)دوست دارم ماشینمو عوض کنم.

6)دوست دارم مسافرت های خوب برم. یک عالمه مسافرت.

7)دوست دارم در کارم ارتقا داشته باشم.

...

خونه و ماشین و مسافرت خارجی میخوام ولی پول ندارم. در جایی وندم وقتی چیزی را از خدا میخواهیم نباید راه و روش را تعیین کنیم. مثلا میخوام خونه بخرم و یا ماشینم را عوض کنم ولی پول ندارم. من راه را مشخص نمیکنم. خدا از راههای خودش بهم کمک میکنه. خدا راههای خودش را داره.


خدا همیشه از راههایی کمک میکنه که ما حتی حدس هم نمیزنیم. خدا از راههایی گره از مشکلانت ما باز می کنه که به ذهن ما نمیرسه.


خدا همیشه بندگان را غافلگیر میکنه. آره خدا راههای خودش را داره. ما فقط باید بخواهیم. اون خودش تعیین میکنه چجوری. خدا کارش همینه که ارزوهای محال ما را از راههای خودش انجام بده و فقط خودش میدونه از چه راهی. ما نباید به راه و روش و چگونگی انجام کار فکر کنیم. ما نباید برای خدا تعیین تکلیف کنیم. یه چیزهایی را باید واگذار کنیم به خدا و ایمان داشته باشیم که براورده میشه.


خدایا از راههای خودت ارزوهای منو براورده کن. خدایا از راههای خودت منو غافلگیر کن.


خدایا بازها ازت میخوام که ایمانم قویتر کنی. خدایا در این روزهای سخت منو تنها نذار. خدایا همیشه کنارم بمون.


در این روزهایی که اعتمادم از همه ادمها صلب شده و در خلا زندگی میکنم امیدم فقط به توست. خدایا تو دستگیرم باش. هرکس به جر تو وسیله است.


خدایا دست نیازم را فقط به سوی تو دراز میکنم. خدایا امیدم فقط به توست. همه مخلوقات و افریده ها در مقابل تو هیچن. 

خدایا این روزها که بیشتر باهات صحبت میکنم حال بهتری دارم.  وضع روحیم داره بهتر میشه. احساس میکنم همه چی داره ارومتر میشه شاید دلیلش این باشه که من همه چی رو به تو سپردم.

خدایا دست از همه ادمها شستم  و بسوی تو بازگشتم. میدونم هنوز بهم علاقه داری. میدونم تنهام نمیذاری.


خدایا کنارم باش


باران بارانی
۱۳ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

همین الان فهمیدم چرا تا حالا نیمه گمشده را پیدا نکردم. گابریل جوابم را داده:

شاید خدا خواسته است 

ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی 

و سپس شخص مناسب را....

به این ترتیب وقتی او رایافتی 

بهتر می توانی شکر گذار باشی.


#گابریل_گارسیا_مارکز


@vojdanbidari 📢

باران بارانی
۱۴ مهر ۹۶ ، ۲۱:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

سلام

یادم رفت چی میخواسم بنویسم. ولی خب یه حالا که یادم رفته در مورد موضوعات دیگه مینویسم.

 خدایا واقعا شکر بخاطر همه نعمت هایی که بهم دادی و قراره در اینده بیشترش کنی. خدایا شکرت.

خدایا عاشقتم

الان یه نعمت هایی که دارم که قبلا نداشتم و ارزوم بوده. مثلا:

  1. موافقت با انتقالیم
  2. وام مسکن
  3. جابجایی میز کارم
  4. داشتن یک رییس مهربون مثل رییس فعلیم
  5. داشتن همکارهای خوب مثل همکارهای فعلیم
  6. درگیرشدن در یک پروزه خوب مثل پروزه فعلیم
  7. آشنایی با ادمی مثل دکتر ل مهربون و دوست داشتنی
  8. برادرزاده ها و خواهرزاده های خوب و مهربون و عاقل
  9. اخلاق خوب(اخلاقم نسبت بهقبل خیلی بهتر شده)
  10. هوش اجتماعی بهتر(نسبت به قبل واقعا پیشرفت کردم)
  11. ارزو داشتم راننده خوبی بشم که شدم
  12. ارزو داشم که وضعمالیم بهتر بشه که شکر خدا داره میشه
  13. ارزو داشتم ارامش بیشتری داشته باشم که الان هر روز حالم بهتر میشه
  14. ...

خدایا واقعا شکرت. همه اینها توی چند ماهه گذشته ارزوم بود و الان همش را دارم. تازه خیلی هاش را یادم نیست. خدای خوب و مهربونم من همیشه ناشکر بودم ولی تو باز هم من رو فراموش نکردی بلکه محبتت را بیشتر و بیشتر کردی. من ناشکر هروقت دلم گرفت و ناراحت بودم همه خوبی هایت را فراموش کردم و ناسپاسی کردم. خدایا این بنده ناسپاس را ببخش. خدایا ببخش به بزرگی خودت. میدونم بخشیدی. اگر نبخشیده بودی که من انقدر خوشبخت نبودم.

خدایا خودت گفتی "ادعونی اسجب لکم". خدایا قسمت میدم بهمین ایه مثل همیشه که دعاهام را مستجاب کردی و خوشحالم کردی. خدایا دوست دارم. خدایا می پرستمت. خدایا فقط از تو میخوام نه از هیچکس دیگه. فقط دستم را بسوی تو دراز می کنم.

حالا میخوام چیزهایی را بنویسم که الان ندارم و دوست دارم در اینده داشته باشم:

  1. دوست دارم اخلاقم هر روز بهتر بشه.(دروغ و غیبت و ... از زندگیم حذف بشه)
  2. دوست دارم هر روز بیشتر از قبل به خانواده و دوستانم محبت کنم.
  3. دوست دارم خانوادم بهم افتخار کنن.
  4. دوست دارم خدا کمک کنه و هر روز دست  های بیشتری را بگیرم.
  5. دوست دارم رضایتم از زندگیم هر روز بیشتر بشه.
  6. دوست دارم خانوادم و دوستانم هر روز خوشبخت تر بشن.
  7. دوست دارم زودتر پروپوزال را بنویسم و فوکوس کنم روی پایان نامم.
  8. دوست دارم پایان نامم را با سواد خیلی بالا بنویسم و دفاع کنم.
  9. دوست دارم با متخصصینی که در حال حاضر در بازار روی موضوع پایان نامه من کار می کنن آشنا بشم و از طریق اونها وارد بازار بشم.
  10. دوست دارم با ادم هایی که تو رشه و زمینه کاری من کار می کنن و خیلی باسواد هستن اشنا بشم و ارتباطاتم بیشتر بشه.
  11. دوست دارم هر روز باسوادتر و با معلومات تر بشم.
  12. دوست دارم یه شغل مشاوره در کنار کار فعلیم داشته باشم.
  13. دوست دارم رژیمم را همچنان حفظ کنم و به وزن ایده الم برسم.
  14. دوست دارم پوستم هر روز بهتر و شفاف تر بشه.
  15. دوست دارم نور معنویت و جذابیت تو چهرم بیاد.
  16. دوست دارم هرروز باکلاس تر و مهم تر بشم.
  17. دوست دارم شریک اینده زندگیم زودتر بیاد سر راهم و ایندمون را با هم بسازیم.
  18. دوست دارم ازدواجی داشه باشم با صداقت و محبت و عشق واقعی.
  19. دوس دارم اونهایی که منو بخاطر ازدواج نکردن مسخره کردن شرمنده و پشیمون بشن.
  20. دوست دارم زودتر لباس عروس به تن کنم.
  21. دوست دارم طعم یه دوست داشتن واقعی را بچشم.
  22. ...

خدایا شکرت




باران بارانی
۰۸ مهر ۹۶ ، ۱۵:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

امروز دوست دارم از رویاهام بنویسم. از اینکه دوست دارم چطور با همسر ایندم اشنا بشم.

اولا که دوست دارم همسر ایندم همشهریم باشه. اگر هم نبود تهرانی باشه چون همشهری بودن مساله مهمیه و اختلاف فرهنگی را کاهش میده. 

دوست دارم خانواده هامون هم شبیه هم باشن و از نظر اقتصادی هم بهم بخوریم.

ولی چطور باهاش اشنا بشم؟

من دوست دارم در محیط کار با همسرم اشنا بشم و خیلی دوست دارم همسرم هم رشته ایم باشه. من همیشه در زمینه کار و تحصیل تنها بودم. دوست دارم بقیه عمرم را با هم رشته ایم باشم که بتونیم با هم مشورت کنیم. با هم بریم جلو. با هم مطالعه کنیم و ...

لزومی نداره که همسرم حتما همکارم باشه. مثلا میشه کارمند یکی از شرکت هایی باشه که با ما کار میکنه.

بعد دوست دارم در جریان جلسات بسیار و خیلی اهسته و با طمینینه با هم اشنا بشیم و هر روز بیشتر هم را بشناسیم. و اون اول به هیچ وجه قصد ازدواج نداشته باشیم. چون همین فکر ازدواج چشم ادم راکم بینا میکنه . البته این نظر منه. بعد مدتی یدفعه غافلگیر بشم و از من خاستگاری کنه.

خدای من مثل یک رویا میمونه. دوست دارم خیلی مهربون باشه. خیلی خوب صحبت کنه. خیلی مسافرت رفته باشه. خیلی باسواد باشه و دوستان زیادی داشته باشه. و به عقاید دیگران هم احترام بذاره.


خب حالا که اینها را اینجا نوشتم از دوشنبه که برم سر کار لحظه شماری میکنم که با همسر ایندم اشنا بشم. البته فقط خدا بدونه که این ادم همسر اینده منه و هیچکس دیگه حتی خودم از این موضوع خبر نداشته باشه.


مینویسم که حقیقت پیدا کنه و اتفاق بیفته. خدایا به امید تو

خدایا خیلی خیلی ازت سپاسگذارم

باران بارانی
۰۸ مهر ۹۶ ، ۰۱:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

امروز مطلع شدم که کتابی وجود داره به نام "بنویسید تا اتفاق بیفتد". نوشتن خیلی مهمه نمیدونم چرا. ولی هر کتابی در زمینه موفقیت خوندم توصیه کرده بود که افکار و اهدافتون را بنویسید. حالا منم میخوام بعضی از افکار و اهدافم را بنویسم که بزودی اتفاق بیفته.

  1.  اولین هدفم اینه که از امروز شروع کنم و همه تلاش و کوششم را صرف یافتن نیمه گمشدم کنم. من خیلی فکر کردم همونطور که در و کار و درس موفق شدم (البته با یاری خدا و حمایت خانواده خوبم)، دوست دارم در شریک مناسبی برای ادامه زندگیم پیدا کنم. که هم ارامشم در زندگی بیشتر بشه و هم با کمک همدیگر بتونیم هر روز بیشتر پیشرفت کنیم. دوست واقعی همدیگه باشیم. توی لحظات خوشی و سختی کنار همدیگه باشیم. باید همسری پیدا کنم که مورد تایید خانوادم باشه. چون دوست دارم همسرم مثل یک عضو اصلی خانواده من باشه. مثلا برای برادرم مثل یه برادر واقعی باشه. برای مادرم مثل یک پسر خوب باشه. کلا خیلی مومن و مهربون باشه. فرهنگش هم خیلی شبیه فرهنگ ما باشه. به خانوادم خیلی احترام بذاره و محبت کنه. خدا گفته"از شما حرکت از من برکت". خدا هیچوقت دروغ نمیگه. خدا هیچوقت وعده توخالی نمیده. من همه تلاشم را میکنم که ارتباطاتم بیشتر بشه. بیشتر به اطرافم دقت خواهم کرد و خدا هم کمکم میکنه. خدایا پیشاپیش سپاسگذارم. دوستت دارم.
  2. دومین هدفم این هست که روابطم را با خانوادم صمیمی تر کنم و کلا بیشتر به خانوادم مخصوصا مادر و خواهر و برادرم محبت کنم. خدا میدونه که من خیلی اونها را دوست دارم ولی روم نمیشه خیلی ابراز کنم. اونها هم همیشه از من حمایت کردن. همیشه محبت کردن. همیشه حامی من بودند و هستند. کی بیشتر از خانواده منو دوست داره. میخوام بیشتر از خانوادم حمایت کنم. خدایا کمکم کن به خانوادم نزدیکتر بشم. خدایا کمک کن روابط داخل خانوادگیمون صمیمی تر بشه. دوستانه تر بشیم. امروز داشتم با محمدرضا صحبت میکردم و می خندیدم. یدفعه چشمم افتاد به برادرم دیدم داره زیر چشمی داره منو نگاه میکنه. و فکر میکرد. یعنی به چی فکرمیکرد؟ احتمالا نگران اینده من بود. نباید نگران باشه. ما خدا را داریم.
  3. میخوام کمی در کارم پیشرفت کنم. من موقعیت خوبی در شرکت دارم ولی دوست دارم این موقعیت محکم تر بشه و پستی بگیرم. درنتیجه حقوقم هم بیشتر میشه. باید در جلسات مهم تر باشم. انرزی مثبت بیشتری بفرستم. باید برجسته تر باشم. باید سعی کنم مستعدتر به نظر بیام. خدایا در این زمینه خیلی بیشتر به کمکت نیاز دارم. وضع ارتقا کمی پیچیده است. خدایا کمک کن خدایا انسان های دیگر را وسیله قرار بده. خدایا من همه تلاشم را میکنم تو هم هوامو داشته باش. خدایا با کمک تو هر کار سختی اسون میشه. خدایا تو همیشه همراهم باش. در این موضوع بیشتر همراهم باش. دوست دارم رییس بشم. مدیر بشم. هرروز بیشتر پیشرفت کنم. ارزوی بزرگم اینه که کارم در مسیر درسم قرار بگیره. خدایا خیلی خیلی ازت میخوام. خدایا همیشه در کار من رو غافلگیر کردی. بازهم غافلگیرم کن. خدایا پیشاپیش ممنونم.
  4. میخوام متخصص بیگ دیتا بشم. یعنی وقتی روی تزم کار کنم خیلی عمیق مطالعه کنم. خیلی خوب همه چی را یاد بگیرم. من میخوام دکتری بشم که در زمینه بیگ دیتا تخصص داره. خیلی این موضوع برام مهمه. نمیخوام یه دکتر الکی بشم. میخوام یه متخصص بشم. میخوام صاحب نظر بشم. میخوام هر چی کتاب و مقاله در این زمینه هست را مطالعه کنم. میخوام جز بهترین های بیگ دیتا در کشورم باشم. میخوام در این زمینه مشاوره بدم. میخوام اشتغالزایی کنم برای جوانان کشورم. میخوام ثروت اوری کنم برای کشورم. من استعداد خوبی در زمینه برنامه نویسی و تحلیل دارم. فکوس میکنم روی بیگ دیتا. خدا هم کمکم میکنه چون قصدم خیره. خدایا ممنونم ازت.
  5. تصمیم گرفتم یه کارجانبی داشته باشم. و فعلا اون کار جانبی از نظر من میتونه برنامه نویسی اندروید باشه. میخوام استعداد و نبوغی را که در زمینه برنامه نویسی دارم این بار خرج اندروید کنم. از برنامه های کوچک شروع میکنم تا برنامه های بزرگ. میخوام برام مثل درامد جانبی باشه. خدایا کمک کن که موفق بشم.
البته یکاره دیگه هم دارم که چند روزیه شروع کردم. اون هم اینه که رابطم را با خدا بهتر کنم و ایمانم را تقویت کنم. این هدف اصلیم درزندگی هست. مهمترین و اصلی ترین هدفم. من خیلی وقت ها که سرم شلوغ بوده و یا از زندگیم ناراضی بودم خدا را در زندگیم فراموش کردم و یا ناسپاسی کردم. ولی هروقت که حالم خوب بود و عادلانه به زندگیم نگاه کردم دیدم همه چی خوبه و خدا همیشه کمکم کرده. ولی مطمینم خدا منو میبخشه بخاطر همه. خدا مثل ما نیست. خدا همه چی را میبینه. خدا دریای محبته. خدا از همه عقده های درونی من خبر داره. از همه کمبودهام از همه کاستی ها از همه بغض ها. خدایا منو ببخش خدایا میدونم بنده خوبی نبودم خدایا ولی تو بزرگی تو مهربونی. خدایا تو یدونه هستی. خدایا التماست میکنم. خدایا منو ببخش. خدایا ناشکری زیاد کردم از بس بی چشم و رو میشم زمان عصبانیت و غصه. از بس بد میشم. خدایا منو ببخش.خدایا میدونم گاهی قضاوت های نابجا کردم در مورد زندگی دیگران. خدایا این قضاوت های نابجا را بر من ببخش. خدایا از من بگذر. خدایا انرزی های منفی و افکار نادرست را از من بگیر. خدایا من را بخاطر قضاوت های نابجا و بیرحمانه ای که در مورد زندگی دیگران کردم را ببخش و اونها را در زندگی من پیاده نکن. خدایا ببخش. خدایا اشتباه کردم. خدایا کمکم کن.
 این فعلا لیست اهداف منه.
باران بارانی
۳۱ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

سلام

همه چی خوبه.

از کارم راضیم با محیط ارتباط خوبی برقرار کردم.

ظاهرا همه چی خوبه. احتمال داره ارتقا هم بگیرم. کم کم دارم تمرکز پیدا میکنم.

هفته قبل خیلی محترمانه به ب بهم زدم فقط سه بار همدیگه را دیده بودیم. هیچ تناسبی با هم نداشتیم.

چند روز پیش یکی از خانوم های همکار سوالاتی از من پرسید و از برادرش گفت که خارج از کشوره و میخواد برگرده.

منم پیش خودم فکرکردم شاید میخواد منو خاستگاری کنه. هاهاها...

وای اشتباه میکردم قضیه کاملا کاری بود. کلا ضایع شدم.

امروز چند تا گل سفارش دادم. شنبه میرسن. میخوام محیط کارم را بهتر کنم. 

خدایا شکرت.

خدایا کمکم کن تزم بخوبی پیش بره، وضع کارم بهتر بشه. خدایا قناعت را بمن یاد بده.

خدایا کی میخوای منو از تنهایی در بیاری؟

باران بارانی
۰۹ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر