دلنوشته های بارانی من

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

زن در باران

چهارشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۰۴ ب.ظ

حکایت یک زن درباران

حکایت غریبی ست

یک زن وقتی که درباران راه می رود

دیگر چشم ندارد

گیسوانش گریه می کنند

دستانش اشک می ریزند

سینه هایش خون گریه می کنند

پاهایش هق هق بلندی سر می دهد

زن درباران

تنها یک تصویر ساده نیست

حکایت غریبی ست

شاعران بسیاری نوشته اند

اما کسی ندیده یک زن درباران که چشم ندارد

تنها اشک دارد


#ردینه_مصطفی_الفیلالی

۹۴/۱۲/۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
باران بارانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی