این را توی کله ات فرو کن که زن ها با مردی که دوستش دارند ازدواج نمی کنند. زن وقتی دید کارد به استخوان رسیده و لازم است برای آینده اش یکی را انتخاب بکند!
آن وقت می گردد و مردی را پیدا می کند که حدس می زند پدر خوب و شوهر خوبی از آب در می آید و می شود بهش تکیه کرد.فهمیدی؟ وگرنه عشق حس خوشایندی است که امروز هست و فردا نیست.
ملت عشق |الیف شافاک|
پشت خط تلفن مادرش بود، هیچ چیز مثل حرف های همیشگی حال آدم را جا نمی آورد.
وقتی مادرش درباره رنگ پرده های جدید با او صحبت می کرد لبخند کوچکی بر لب هایش نشست، خیالش از این جمع شد که آن سوی خط همه چیز رو به راه هست و مادرش آنقدر آسوده هست که مجال فکر کردن به جزیی ترین چیزها را پیدا کند.
رنگ پرده ها، گل های تازه روی میز، چروک پیراهن، شوری غذا، این دل نگرانی های ساده گرچه شاید در روزهای عادی به چشم نیایند، اما در روزهای پر حادثه خیلی خوب می فهمی که فکر کردن به آن جزییات کوچک چه حال خجسته ای می خواهد.
خوشحال شد از اینکه حال مادرش خوب است!
قهوه سرد آقای نویسنده | #روزبه_معین
همه چیز را درست مثل سابق آماده میکنم، مثلا لباس مورد علاقه ات را مى پوشم!
خوب! خیلى کارها مى کنم! مثلا حتى انتظار مى کشم آمدنت را
ساعتم را نگاه میکنم، اه! دیر شد، زنگ میزنم که نگران نباشم. صدایى مى رسد
مشترک مورد نظر خیلى وقت مى شود که نیست، فقط باید باور کرد... |محمد علیدادى|
جمعه ها بیخیال ترین آدم دنیا بشید، خودتون رو بزنید به اون راه. انگار میخوان بهتون آمپول بزنن! میدونید درد داره ها!
میدونید بالاخره باید این آمپول رو بزنید اما هر چى شل تر بگیرید دردش کمتره... !
زن ها وقتی دلتنگ میشن دوست دارن داستانی که هزار بار واسه کسی تعریف کردن را باز هم تعریف کنن تا حالشون خوب شه...
اما اگه سکوت کردن، یعنی نمی خوان که حالشون خوب شه!
|روزبه معین|
من کوشش میکنم
که خدا را
از طریق خدمت به مردم
ببینم....
زیرا میدانم که خداوند
نه در بهشت و نه در جهنم؛
بلکه در درون
همه انسان هاست!!
گاندی
سه تار سه تار سه تار
به کلاس سه تار می روم هر دوشنبه
استادم را دوست می دارم
سازم را دوست می دارم
زندگی زیباست
یک روز خورشید پایین می آید ،
گونه زمین را می بوسد و آسمان ِ آرزوهای من، آبی می شود!
باور نمی کنی؟ این خط ! این نشان!
زندگی
کاروانیست زودگذر
آهنگی نیمه تمام
تابلویی زیبا و فریبنده
میسوزد میسوازند و
هیچ چیز در آن
رنگ حقیقت نمیگیرد
جز مهربانى
پس مهربان باشیم
بادشمن و
دوست که مهربانى دشمن
را دوست کند و دوست را دوست تر
همکارم برام خاستگار پیدا کرد یک معلم شیمی که دو سال از من کوچکتر.
تازگیها احساس عجیبی دارم وقتی برام خاستگار مباد ناراحت میشم.
اون آقا گفته مشکلی با دوسال اختلاف سن نداره.
عجیبه
باید ببینمش
