دلنوشته های بارانی من

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

۳۹۶ مطلب با موضوع «روزمره» ثبت شده است

سلام

از امروز صبح دارم نماز میخونم. الان از ته دلم به این نتیجه رسیدم که بهترین دوستم در زندگی خداست. خدا که همیشه با من میمونه.

میخوام رابطم را با خدا قویتر کنم. میخوام همه خلق را بیخیال بشم و فقط به خدا فکر کنم.


خسته شدم از همه این دوستهای موقتی که میان و میرن. نمیخوام به هیچکدومشون دل ببندم. همه اینها موقتی هستند. 


فقط خداست که میمونه. ظاهرا قرار نیست من عشقی به جز خدا و دوستی همیشگی به جز خدا تو زندگیم باشه. پس فقط به خدا دل میبندم.


خدایا من را بپذیر. خدایا من را بعنوان دوستت بپذیر. خدایا من را تنها نذار


خدایا من رو ببخش اگر بعضی وقتها بجای اینکه به تو اعتماد کنم به دیگران دل میبندم.


خدایا من رو ببخش اگر بعضی وقت ها یادم میره که چه نعمت هایی بهم دادی.


خدایا من رو ببخش اگر بعضی وقتها ایمانم ضعیف میشه و فراموشت میکنم.


خدایا من رو ببخش اگر بعضی وقتها یادم میره که هوامو داری.


خدایا من رو ببخش اگر بعضی وقتها امید را از تو گسستم و به غیر از تو امید بستم.


خدایا کمک کن ایمانم قویتر بشه.


خدایا کمک کن امیدم فقط به تو باشم.


خدایا کمک کن همه نیازهام را فقط از تو بخوام.


خدایا کمک کن همیشه و همه جا فقط به یاد تو باشم.


خدایا نام و یاد خودت را در دلم همیشگی کن.

باران بارانی
۱۱ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

سلام

حالم خوبه ولی نمیخوام حا خوب خودم را به کسی وابسته کنم. 

حالم خوبه چون خدا را دارم.

 حالم خوبه چون خودم میدونم چجوری زندگی کنم. 

حالم خوبه چون...

میخوام خوب بمونم. 

میخوام خوشحال باشم. 

درس بخونم. 

از زندگی لذت ببرم. 

ورزش کنم.

مراقب سلامتی و زیباییم باشم. 

با دوستان و خانوادم خوش بگذرونم.

مهمونی برم. 

لباس بخرم.

رستوران بخرم و غذاهای مورد علاقم را بخورم. 

میخوام بخندم.

میخوام کتاب بخونم و فیلم های مورد علاقم را ببینم.

...

باران بارانی
۰۸ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

من عادت کردم به خوشی های لحظه ای. 

عادت کردم به اینکه در یک لحظه کاخ آرزوهام نابود بشه. عادت کردم که تا دم پرتگاه را با کسی برم و یدفعه ببینم کسی پشتم نیست و تنهای تنهایم.


عادت کردم که مدتهای مدیدی تنهای تنها باشم و کسی کنارم نباشه. عادت دارم به روزهای سخت و سرد و تاریک. عادت دارم که شب با گریه بخوابم و صبح با بغض بیدار بشم.


ولی همه اینها معنیش این نیست که از خدا ناامید شدم. نه. من هیچوقت از رحمت خدا ناامید نمیشم. 

اینکه روزهای بدی در زندگیم داشتم معنیش این نیست که میخوام همیشه روزهای بد داشته باشم.


من قوی شدم. خیلی قوی. این روزهای سخت من رو قوی تر کرد. الان ادمی هستم که از هیچ چیز نمیترسم. من بدترین روزهای تاریک و سخت تنهایی و افسردگی را درک کردم و حالا اماده ام برای خوشبختی.



باران بارانی
۰۵ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

من یه اتفاقاتی داره برام میفته  که خیلی عجیبه. اتفاقاتی که نشون میده خدا هنوز با من مهربونه و من رو فراموش نکرده. یه موضوعی بود که تقریبا یکماه پیش ارزو کرده بودم از ته دلم. فقط از ته دلم از خدا خواسته بودم و حالا احساس میکنم کم کم داره برام اتفاق میفته. اونهم به طرز خیلی اعجاب انگیز.یجوری که نمیتونم حتی فکرشو بکنم.

دوست دارم این موضوع همینجوری اروم اروم بره جلو و نتیجه بده. بدون استرس بدون ناراحتی بدون گریه بدون درد. همش با ارامش و خنده و اخلاق خوب و خوشی و مهربونی.


چقدر زندگی عجیبه. خیلی عجیبه. واقعا ادم از یک دقیقه دیگه خودش هم خبر نداره. روز پنجشنبه 24 اسفند با افسردگی شدید از خواب بیدار شدم. بغض داشتم. تو چشمام پراشک بود. خیلی حالم بد بود میخواستم حسابی گریه کنم که فقط یه پیام کوتاه تو تلگرام کلا حالمو تغییر داد و همه چی رو دگرگون کرد. اونروز حالم خیلی خوب نشد ولی بهتر شدم. من هفته خیلی سختی را پیش رو داشتم. یکشنبه و دوشنبه دوتا ملاقات داشتم. همه چی اروم اروم داشت تغییر میکرد. الان یک ادم دیگه شدم.  حالم خیلی بهتره. هرروز ایته الکرسی میخونم و صدقه میدم. وضع روحیم خیلی بهتر شده. پوستم هر روز داره بهتر میشه. صاف و شفاف. هرروز شاداب تر و سرحالتر میشم. انقدر سرحالم که فکر میکنم یه دختر 18 ساله هستم. خدایا شکرت.


همینه که میگن خدا میتونه با یه اشاره همه چیز را تغییر بده. خدایا شکرت. خدایا خیلی شکرت.  خدایا کمک کن همه چی به خوبی پیش بره. خدایا پشتم بمون. خدایا منو تنها نذار.


یاد تجربیات تلخ گذشتم میفتم. همه را مثل یک سریال از جلوی چشمم میگذرونم. همه تجربیات با جزییات دقیق. ولی نمیخوام بگم که این اتفاق هم مثل قبلی ها میشه. هر اتفاقی ویژگی های خاص خودش رو داره. از مقایسه خسته شدم. دیگه نمیخوام مقایسه کنم. باید همه چیز اروم جلو بره. اروم و بدون استرس و ناراحتی. 


خدا اون بالا نیست. همینجا کنارمه توی قلبمه. خدا مواظبم بوده. خدا همه چیز رو برنامه ریزی کرده. اونروزهایی که من گریه میکردم و آه میکشیدم خدا داشت برام نقشه میکشید. برای خوشبختی من نقشه می کشید. 


خدایا من فقط ارامش میخوام ارامش





باران بارانی
۰۵ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

صبح بخیر. سال نو مبارک.

بالاخره 96 تموم شد. سال 97 اومده با یه عالمه رمز و راز. کی میذونه تو سال 97 چه اتفاق هایی خواهد افتاد. آینده مثل یک راز میمونه.

من ممکنه امسال رییس بشم. توی طالعم دیدن. خواب اسب قهوه ای دیدم. یه ادم خوب توی خواب دیدم که دستش خیره توی همه چی. این روزها خواب های خوب میبینم.

 دیشب رفتم از بیرون غذا گرفتم. فردا تولد مامانمه. همه چی خوب و عالیه. همه چی آروم. 

خدایا شکرت.

امروز ناهار مهمون داریم.

 این سکوت و ارامش را دوست دارم. خیلی زیاد. هنوز شروع نکردم به درس خوندن.

فک میکنم دارم خوب میشم اروم اروم. زخم های روحیم داره التیام پیدا میکنه. یه دوست جدید پیدا کردم که خیلی مهربونه. سعی میکنه باهام مهربون باشه. سعی میکنه خوب باشه. خوبه. خیلی خوب. میترسم حال اونم خراب کنم. نمیخوام انتقام همه ادم های بد زندگیم رو از اون بگیرم.

وقتی بک نفر یا ادم خوبه راهی بجز خوبی در جواب نمیمونه. باید مهربون باشم.  البته بگذریم که من با خیلی ها مهربون بودم و در پاسخ مهربونی نگرفتم. 

اون منم که همیشه خوبی را با خوبی جواب میدم. حتی بدی را با خوبی جواب میدم. 

بگذریم.

سال 97 سال خوبیه. از اولش معلومه.

باران بارانی
۰۱ فروردين ۹۷ ، ۰۷:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

امروز از صب روی مقاله کار کردم. خیلی کامنت دادن به این زودی تموم نمیشه. ساعت یک هم باید برم شنا.

من دیگه ترس از اب را گذاشتم کنار.تموووووووووووووووووووووووم. دیروز خیلی تمرین کردم. یک عالمه دوچرخه زدم و روی اب خوابیدم.

احساس میکنم همه چی داره خوب پیش میره. همه چی اکی هست. شکر خدا. از مربیم راضی هستم.


امروز ار اداره همکارم بهم رنگید و چندتا سوال پرسید. من تا اخر هفته خونه ام. سوالهای خصوصی را شب جواب میدم.

باران بارانی
۱۵ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

سلام

من دیروز عصبانی شدم وقتی فهمیدم که رییسم من را با خودش به جلسه نبرده تازه یه عالمه کار هم ریخته سرم. تازه بهم گفت تا  دیروقت بمون اداره و تمومش کن.

منم ساعت چهار و نیم با ح رفتم بیرون قدم زدم و اش رشته خوردم.

چند بار هم به موبایلم زنگ زد و من ج ندادم. امروز هم اگر دوباره زنگ بزنه با آرامش و خونسردی براش توضیح میدم. بهمین سادگی. 

من توی این یکسال خیلی کار کردم خیلی زیاد ولی آخرش هیچی نصیبم نشد. هیچی. امیدوارم امروز و فردا هم باهام تماس نگیره تا حالم بهتر بشه.

خدایا شکرت


باران بارانی
۰۶ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

امروز دومین روز استخر و سومین جلسه کلاس شنا من بود. وقتی داشتم تمرین میکردم معلمم من را نشون یکی از بچه ها داد و گفت:" اونو ببین هیچوقت خسته نمیشه"   😉😉😉 و من خیلی خوشخوش شدم. اصلا فکر نمی کردم یه جمله یه ادم دیگه آنقدر روی من تاثیر داشته باشه.

خلاصه همه چی با صبر و حوصله و تکرار و تمرین درست میشه. امروز از دیروز بهتر بودم. هفته آینده هم بهتر خواهم بود. 

منم دارم صبورتر میشم. حوصلم بیشتر شده. راضیم و امیدوار



باران بارانی
۰۴ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

قانون ۱۵ دقیقه چیست؟


@raazhaye_zendegi 👈👈


این قانون به قدرت تغییرات کوچک اشاره دارد!

ساموئل اسمایلز ، مولف کتاب اخلاق و اعتماد به نفس، بر این اعتقادست که تکرار کارهای کوچک نه تنها شخصیت انسان را میسازد بلکه شخصیت ملت ها را تعیین می کند.



۱- اگر روزی ۱۵ دقیقه را صرف خودسازی کنید در پایان یک سال، تغییر ایجاد شده در خویش را به خوبی احساس خواهید کرد.



۲-اگر روزی ۱۵ دقیقه از کارهای بی اهمیت خویش بکاهید، ظرف چند سال موفقیت نصیبتان خواهد شد.



۳- اگر روزی ۱۵ دقیقه را به فراگیری زبان اختصاص دهید از هفته ای یک بار کلاس زبان رفتن بهتر است.



۴- اگر روزی ۱۵ دقیقه را به پیاده روی سریع اختصاص دهید از هفته ای چند بار به باشگاه ورزشی رفتن، نتیجه ی بهتری خواهید گرفت.



۵- اگر روزی ۱۵ دقیقه مطالعه و سلول های خاکستری خویش را درگیر کنید؛ به پیشرفت های عظیم یادگیری دست خواهید یافت.

زیبایی روش یا قانون ۱۵ دقیقه در این است که آنقدر کوتاهست که هیچ وقت به بهانه ی این که وقت ندارید آن را به تاخیر نمی اندازید.



https://t.me/joinchat/AAAAAD9if-peArknF3onGQ

بهترین کانال موفقیت😍👆زندگیتو تغییر بده

باران بارانی
۰۴ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

من واقعا تغییر کردم.

دیروز رفتم استخر. سه ساعت توی اب بودم. برای اموزش میرم. آب را دوست دارم لذت میبرم. خیلی کبف میکنم.

م هم دیروز برای یک پیام فوروارد کرده بود. امروز صبح هم بیدار شدم دیدم یک ویدبو فوروارد کرده. نمیدونم فازش جیه؟ بهرحال جواب ندادم


ادم کم کم بیخیال میشه و سکوت میکنه.

به قول دوست امر یکاییم هر کاری میخوام انجام بدم قبلش فکر میکنم که په نتیجه مثبتی برام داره یا نه. مثلا اینکه جواب م را بدم یا نه؟ وقتی منو تحقیر میکنه ترجیح میدم که سکوت کنم. همین.


این روزها که میرم شنا یاد بگیرم یاد روزهای یادگیری رانندگی میفتم. اولش خیلی استرس داشتم ولی الن راه افتادم به امید خدا.


باران بارانی
۰۴ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر