من دارم شدیدا کار می کنم
سلام
امروز بعد از مدتها به این وبلاگ سر زدم. این پیام را دیدم
اندوه تو به این جهت است که نمیدانی
در جهانی زندگی می کنی
که یگانه اصل ثابت در این جهان ،
اصل 'بی ثباتی ' است...
خیلی زیبا و به موقع بود. قطعا ما در جهان بی ثباتی زندگی می کنیم. این هم میتونه خوشحال کننده باشه و هم ناراحت کننده.
خوبیش این هست که هر سختی و غم و اندوهی... بهرحال میگذره ولی خب ناراحت کنندش اینه که به هیچ چیزی نمیشه دل بست انگار. کمی ترسناکه.
خبر خوب اینه که دارم شدید روی تزم کار میکنم. دکترا گرفتن واقعا سخته خیلی سخت. ولی خب منم ادم قوی هستم و دارم تلاش می کنم.
وضعیت روحیم هم خداراشکر بهتره. تو این مدت کاملا تنها بودم. تقریبا دیگه از همه ادم ها دل بریدم و توقع خودم را از آدم ها به صفر رسوندم. شاید دلیلش این باشه که فکر میکنم ادم ها خیلی خیلی ضعیفن، خیلی ضعیف تر از اونکه بخوان برای من کاری کنن.
تو تنهایی هام با خدا حرف میزنم فقط.
انگار هر چی از ادم ها دور میشم به خدا نردیکتر میشم. نمیدونم چرا.
خلاصه که حالم خوبه. نه اینکه همه چی خوب باشه. مثل همیشه مشکلاتی هست ولی دیگه دارم یاد میگیرم وسط انبوهی از مشکلات هم دوام بیارم و حال خودم را خوب نگه دارم.