تغییرات خیلی تدریجی
سلام
من تغییر کردم. امروز خودم اثر این تغییر را حس کردم. صبح مجددا رفتم بانک و رئیس بانک گفت که ضامن دوم جدیدم را قبول نمیکنه چون مستمری بگیره.
منم همه مدارکم را برداشتم و رفتم یه بانک دیگه. من قبلا یه وام از این بانک گرفتم و حتی یک قسط معوقه هم ندارم و مشتری خوش حسابی هستم. خلاصه مدارکم را دادم و قرار شد فردا باهام. تماس بگیرن و خبر بدن. ولی خبر خوب این هست که من موقع ترک بانک احساس خوبی داشتم و بخودم گفتم جواب هر چی باشه من راضیم به رضای خدا و در هر صورت خوشحال و راضی خواهم بود.
خدایا ممنونم که نور محبت و ایمان خودت رو به دلم تابوندی.
من دیروز به یک افطاری خیلی لوکس توی یکی از بهترین هتل های تهران دعوت شدم. خیلی دوست دارم برم و یه عالمه دوست جدید پیدا کنم. امروز میخوام برم سفارش یه مانتو بدم که خیاط برام بدوزه. کلا هم خوشحالم.
خدایا راضیم به رضای تو