یه نشونه از لطف خدا
سلام
امروز همکارم یه موضوعی برام تعریف کرد که واقعا موندم تو کار خدا. قضیه این بود که چجوری دست یه ادم بیشعور مکار باز شد و آبروش رفت. واقعا ایمان آوردم به آیه "و مکرو و مکرالله ولله خیرالماکرین". خدایا این یه نشونه بود که برام فرستادی که ایمانم قوی تر بشه و صبر کنم. فقط صبر.
خدایا چندین بار در زدم و به در بسته خوردم. خدایا حالا فقط صبر میکنم. گرچه دلم گرفته و ناراحتم ولی باز هم صبر میکنم و راضیم به رضای تو. دیگه نقشه نمیکشم و پیش بینی نمیکنم. دیگه قضاوت نمیکنم. خودت راه را نشونم بده. خودت هوای منو داشته باش.
خدایا میدونم بالاخره راه را باز میکنی. خدایا میدونم بالاخره کمکم میکنی از راههایی که من اصلا نمیدونم و نمیتونم حدس بزنم. من صبورم. منتظر میمونم و ایمانم هر روز قوی تر میشه. ممنونم از نشونه ای که امروز برام فرستادی.
ممنونم که برام چراغ میفرستی. خدایا شکرت. خدایای ممنونم ازت. خدایا هوای منو داشته باش.
حالا دیگه کمتر احساس تنهایی میکنم.
خدایا منو در آغوش امن خودت قرار بده. خدایا بغلم کن. یه بغل محکم. یه بغل امن.