همه چی افتضاحه افتضاح
شنبه, ۹ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۴۴ ب.ظ
امروز دوباره رییسم اومد و کلی کارهای احمقانه برام تعریف کرد. حالم بد شد.
وضعیت دماغم هنوز نابسامانه.
زندگیم رو هواست.
کسی که دوستش دارم هم اونطف دنیاست.
شاید چهارشنبه رفتم پیش همین دکتره و شرش را کندم تموم بشه. گیج و مبهوت موندم.
از همه طرف ریده شده بهم. حالم بده.
دیروز و دیشب با م صحبت کردم. با تنها نور سفید زندگیم. حس خوبی داشتم. حالم بهتر شد. خیلی خوبه ادم کسی را برای دوست داشتن داشته باشه.
نمیدونم چرا شر این پروژه از سر من کم نمیشه. خدایا چرا کمک نمیکنی؟ کمکم کن. خسته شدم.
ولی با همه این بدی ها درسم خوب پیش میره. مشکلی ندارم
۹۶/۱۰/۰۹