قصه تکراری
سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۴۵ ب.ظ
حرفی نزن از عاشقی این قصه تکراری شده
مجنون شدن دیوانگیست لیلا گرفتاری شده
فرهاد اگر چه یک شبی در خواب شیرین رفته بود
اما گمانم دیگر او محتاج بیداری شده
دیگر کسی بی اختیار عاشق نمی گردد ولی
این روزها عاقل شدن انگار اجباری شده
شاید اگر عشقی نبود قلبی نمیشد دردمند
افسوس این احساس درد تعبیر بیماری شده
با یک تبسم مردم این شهر عاشق میشوند
لبخند تو از شادی است یا مردم آزاری شده
سخت است عمری عاشق تصویر زیبا میشوی
اما بفهمی روی سنگ آن چهره حجاری شده
حتی اگر پروانه هم در بیم و تاب شعله بود
دیگر طواف شعله ها نوعی خطا کاری شده
۹۵/۰۲/۱۴