مردی که خواب است - برنارد کیسان
سه شنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ق.ظ
تو تنهایی...
و چون تنهایی دیگر نباید به ساعت نگاه کنی.
خود را رها میکنی
میگذاری گذشت زمان، خاطره چهره ها را از ذهنت پاک کند.
فراموش می کنی که فراموشی را یاد گرفتهای،
دیگر وارد کافهها نمی شوی
به دنبال کسی نمی گردی...
تو تنهایی،
یاد می گیری که مثل یک مرد، تنها قدم بزنی
ول بگردی، پرسه بزنی
ببینی، بی آنکه نگاه کنی...
نگاه کنی، بی آنکه ببینی...
۹۵/۰۱/۰۳