Need a hand?
کمک لازم داری؟؟؟؟؟
آهنگ "ALL I ask " از adele را گوش میکنم، قهوه تلخم را میخورم و به خاطراتم فکر می کنم:
I really miss him, so I should swallow my pride and call him.
خیلی دلم براش تنگ شده. باید غرورم رابزارم زیر پا و بهش زنگ بزنم.
تک فرزند
I wish I was not an only child.
I'd love to have a sibling.
what is taking you so long? shake a leg.
چرا انقدر لفتش میدی؟ دست بجنبون
Stifle:
To stop sth from happening or developing.
جلوگیری کردن
I tried to stifle my laughter:
سعی کردم جلوی خندم رو بگیرم.
I tried to stifle my yawn:
سعی کردم جلوی خمیازمو بگیرم.
I stifed an urge to hit him.
جلوی خودمو گرفتم که نزنمش.
*دقت کنید که لغت به صورت تحت الفظی معنی نشده است!
@englishbyexamples
Enough withe singing, you talk my head off.
بس کن دیگه نخون. سرمو بردی
Wise Up
سر عقل بیا
باراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان سر عقل بیااااااااااااااااااااااااااااااااا