دلنوشته های بارانی من

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

۳۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

سلام

یکی از دوستان به نام آندره مطلب بسیار زیبایی در مورد شخضیت های قوی برام نوشتند که بسیار زیبا و اموزنده بود واقعا لذت بردم. ممنونم آندره عزیز.


آخر هفته خوبی دارم خدار ا شکر. دیروز صبح و عصر م زنگ زد ولی من خیلی سرد باهاش صحبت کردم. دیگه نمیتونم بهش بگم عزیزم عشقم. دیگه از پیغام هاش هیجان زده نمیشم. ولی هنوز صداشو دوست دارم. 


بهرحال من میدونم که اینده ای با م ندارم. دیگه تقریبا مطمینم. 

سرم به کار خودمه. پریروز و دیروز روی یه مقاله کار کردم. امیدوارم نتیجه خوبی داشته یاشه و بتونیم یه جای معتبر منتشر کنیم.


چهارشنبه روز ولنتاین بود فاطمه عزیزم برام یه کادو زیبا اورده بود. اورده بود دم در و تحویل داده بود. دستش درد نکنه خیلی بهم مزه داد.

همه چی شکر خدا ساکت و ارومه. همه چی جای خودشه. همه چی همونجوریه که باید باشه. امروز یه مقاله دیگه هست که باید یخونم و روش کامنت بدم. این مقاله هم جایی چاپ بشه خیلی خوب میشه.

باران بارانی
۲۷ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

فردا ولنتاینه و من طبق معمول تنهام. شماره هام م را از تو گوشیم پاک کردم. البته نوشتم روی یک کاغذ و دادم دست س و بهش گفتم فقط در صورتی شماره ها را بمن بده که پای مرگ و زندگی در میون باشه.

این کار را به این خاطر کردم که اگر دلم گرفت نتونم بهش زنگ بزنم. بهیچوجه. غرورم مهمتره. خیلی برام جالبه که انقدر راحت منو فراموش کرد. ادم ها اینطورین. راحت از همدیگه میگذرن. البته همه اینطوری نیستن. بعضی ها اینطوری هستن. فقط بعضی ها.


باران بارانی
۲۴ بهمن ۹۶ ، ۱۶:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام 

چند شب پیش خواب دیدم که پدر زهرا فوت کرده. من رفتم خونه زهرا وکلی مهمون انجا بود. بهش گفتم که اگر کاری داره بگه. بهم گفت که 10 میلیون پول قرض میداد. منم گفتم باشه. 

بعد همون شب خواب دبدم که یکی از همکارهای قدیمم فوت کرده. خواب دیدم که رفتم بیمارستان. یدفعه دیدم که دکتر اومد و روی صورتش ملحفه سفید کشید.

باران بارانی
۲۴ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام 

این مطلب را همین امروز تو رختخواب کشف کرد. به نظرم ارزش امتحان کردن داره.

https://www.wikihow.com/Do-Superbrain-Yoga

باران بارانی
۲۲ بهمن ۹۶ ، ۰۸:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

امشب با دوستم چت میکردم که دوستم بمن گفت که باید قوی باشم. قوی و محکم.

 با این جمله من به فکر فرو رفتم. مدتیه ورزش میکنم و تغذیه نسبتا سالمی دارم برای اینکه جسم قوی داشته باشم ولی برای اینکه روحیه و شخصیت قوی داشته یاشم باید چکار کنم؟

این واقعا برام سواله. برای اینکه شخصیت قوی داشته باشیم و براحتی تحت تاثیر دیگران قرار نگیرم باید چکار کنم؟ راحش چیه؟


خواهش میکنم اگر میدونید بمن هم بگید.

باران بارانی
۲۱ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



از گورخره پرسیدم

"توسفیدی و راه راه سیاه داری،

یا اینکه سیاهی و راه راه سفید داری؟"

گوره خره به جای جواب دادن پرسید:

تو خوبی فقط عادت های بد داری،

یا بدی و چند تا عادت خوب داری؟

ساکتی بعضی وقت ها شیطونی،

یا شیطونی بعضی وقت ها ساکت می شی؟

ذاتاً خوشحالی بعضی روزها ناراحتی،

یا ذاتاً افسرده ای بعضی روزها خوشحالی؟

لباس هات تمیزن فقط پیرهنت کثیفه،

یا کثیفن و شلوارت تمیزه؟

زشتى و وقتى آرایش مى کنى خوشگلى یا خوشگلى و وقتى آرایش نمى کنى زشتى .

و گورخر پرسید و پرسید و پرسید،

و پرسید و پرسید، و بعد رفت.

دیگه هیچ وقت از گورخرها درباره راه راهاشون

چیزی نمی پرسم. .اعصابمو بهم ریخت راه راهه حاضر جواب...


#شل_سیلور_استاین



🌿 @R_evolution

باران بارانی
۲۱ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

این روزها نمیدونم چرا بنا به دلایلی به خونه یا پانسیون گرفتن در تهران فکر میکنم. یکی از دوستانم که خیلی هم دختر خوبیه و من دوست دارم که باهاش همخونه بشم نمیخواد با من همخونه بشه. نمیدونم چرا. کلا نمیخواد با کسی باشه. 


خلاصه بعضی وقتها ادم نه میشنوه و باید قدرت تحمل داشته باشه.


خلاصه غروب دلگیر جمعه من دلگیرتر شد.  

از طرفی من واقعا نمیدونم برای تنها زندگی کردن اماده هستم یا نه؟ به نظرم خیلی ترسناکه ولی چاره ای نیست. اولش خیلی برام سخت خواهد گذشت ولی چاره ای نیست فکر میکنم هر انسانی باید تنهایی و استقلال را تجربه کنه. 


یالاخره هرکسی یه روزی باید مستقل بشه. من هم باید تجربه کنم. قبلا چهارسال خوابگاه بودم. بهد هم که دوسال خارج از کشور بودم. ولی الان کمی تصمیم گیری برام سخته.

خدایا کمکم کن

باران بارانی
۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

سلام

صبرو استقامت من بی نتیجه نبود. امروز یالاخره م دست از بی لهمیتی برداشت و زنگ زد. کلی هم صحبت کرد و از من گله و شکایت داشت که چرا من بهش زنگ نزدم. حالا بگزریم. یهرحال از صبر و استقامت خودم راضیم. 

امروز ناهار بیرون بودم. رستوران علی منصوریان در سعادت اباد. خیلی زیبا بود. بهم خوش گذشت. روز خوبی داشتم.

باران بارانی
۱۹ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


یک وقت‌هایی، 

باید خودت را به "بی‌خیالی" بزنی

بیخیال تمام آدم‌هایی که دوستت ندارند!

بیخیال تمام کارهایی کـه می‌خواستی بشود اما نشد،

بی‌خیال هرکس که امروز "وارد" زندگی‌ات شد و فردا رفت! 

بیخیالِ تلاش‌های بی‌نتیجه‌ات

دوست داشتن‌های بی‌ثمرت، وقتی کسی دوستت ندارد اصرار نکن!

وقتی کسی برایت وقت ندارد خودت را به زور در برنامه‌هایش جا نده!


«زندگی همین است»

شاید، تو برای همه وقت بگذاری 

ولی قرار نیست که: همه دوستت داشته

باشند و برایت وقت داشته باشند...

شاید که بهانه‌هایشان برای فرار تو را قانع نکند

گاهی فقط باید لبخند بزنی و رد شوی...

بگذار فکر کنند نفهمیدی!


👤ساموئل‌ بکت


🌹 @PICS_NET

باران بارانی
۱۹ بهمن ۹۶ ، ۰۵:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

دنیا خیر مطلق هست ، 


پشت هر اتفاق به ظاهر بد نکات مثبتی هست ، 

هر چی خوبی به ما میرسه از طرف خدا هست  و هر چی بدی به ما میرسه خودمون جذب کردیم ،



 @Aramesh4

باران بارانی
۱۸ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۵۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر