دلنوشته های بارانی من

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

چقدر حقیر شدم

شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۷، ۰۱:۴۲ ب.ظ

سلام

بعضی وقت ها آدم از مسایل خیلی کوچک و جزیی دلش میگیره. امروز یکی از همکارها که اتفاقا با هم دوست هم هستیم اومد اتاق ما. کلی با هم صحبت کردیم از هر دری.


حرف کشید به کار و روسا و ...همکارم گفت "رابطش با رییس بزرگ حیلی خوب و صمیمی شده". من ناخودآگاه رفتم توی فکر. اینکه من به اون خیلی نزدیکترم چرا رابطه من خوب نشده. 


تا الان داشتم به این موضوع فکر میکردم و راستش کمی حسودیم شده بود. بعد خوب فکر کردم و به خودم گفتم:"حالا مثلا اون جناب رییس مگه کی هست که رابطه من باهاش خوب بشه یا نه؟ یه آدم کوته فکر و کوته نظر که به زور پارتی و لینک به اینجا رسیده و اگر پارتی نداشت هیچی نبود"


خلاصه اندفعه حالم از خودم بد شد که چرا انقدر آدم کوچک و حقیری هستم که  به همچین مساله ای حسودیم شده.


خدایا منو ببخش که خودمو که بنده تو هستم انقدر خوار و خفیف کردم. خدایا من بنده تو هستم و به احترام تو به خودم احترام میذارم. خدایا منو ببخش. خدایا از من درگذر.


۹۷/۰۶/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
باران بارانی

نظرات  (۱)

سلام 
شاید علت حسودی شما موقعیت شغلی و احترامی هست که آقای رئیس دارند باشه ، این روزها پست و مقام می تازه تا اندیشه 
پاسخ:
بلی متاسفانه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی