دلنوشته های بارانی من

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

خدایا بغل میخوام یه بغل محکم خیلی محکم

سه شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۷، ۰۱:۴۵ ب.ظ

سلام

دیروز رفتم دنبال خونه. چند تا بنگاه سر زدم. فقط یه خونه بود که شرایطش بمن میخورد ولی چون تنها بودم نرفتم. حالا امروز باید برم. همکارم باهام میاد. خداراشکر که کسی را دارم که بامن میاد و تنها نیستم. 


اینجا همه چی ملتهبه. همه دارن جابجا میشن. ولی یه ارامش نسبی وجود داره. همینم خوبه. ما بهمین هم راضی هستیم. کارهای اداره شکر خدا به خوبی پیش میره. task هایی که بمن واگذار شده را به خوبی انجام دادم. راضیم. خدایا شکرت.


این خونه را بخرم کلی از مشکلاتم حل میشه. به چشم یه پروژه به این موضوع نگاه میکنم.


زندگی پر از این پروژه هاست. باید ارامش خودمون رو حفظ کنیم و با خونسردی تصمیم بگیریم.


اوضاع خوبه. 

دلم میخواد یه اتفاق غیرمنتظره خیلی خوشحال کننده برام بیفته. انقدر خوشحال بشم که تا مدت ها شارژ و پرانرژی باشم. دلم میخواد کیف کنم از خوشحالی. دلم میخواد انقدر خوشحال بشم که دوباره ایمانم قویتر بشه به اینکه خدا خیلی دوستم داره و مواظبمه. دوست دارم احساس کنم که در آغوش خدا هستم و به هیچکس دیگه جز خدا نیاز ندارم.


خدایا کمکم کن. مواظبم باش. خدایا تو را نماینده و وکیل خودم قرار میدم. خدایا کنارم باش بیشتر از همیشه.


خدایا هوامو داشته باش.  خدایا بغل میخوام یه بغل محکم خیلی محکم.

۹۷/۰۴/۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
باران بارانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی