دلنوشته های بارانی من

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

یه پاییزه دیگه، من همچنان تنهای تنها

پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۰۹:۱۱ ب.ظ

سلام

امروز دوباره رفتم ارایشگاه. رفتم و طرح ناخنمو تغییر دادم. اصلا فکر نمیکردم همچین ناخنکار خوبی نزدیک خونمون باشه. از کارش راضیم. سلیقش را هم دوست دارم.

 خاله اینا رفتن خونشون.

 فردا میخوام لباس اتو کنم. برم سر مزار پدرم. خرید میوه و نون و ... کلی کار دارم.

فردا شروع ماه محرمه. من احساس خاصی ندارم ولی کمی حالت روحانی دارم.

امروز خانوم ط را دیدم. اومد ارایشگاه پیشم. کلی از اون اقا برام تعریف کرد. امیدوارم خوشبخت بشه. وقتی از اون اقا صحبت میکنه چشماش برق میزنه. علاقه را میشه توی چشماش دید. من تصمیم گرفتم بدبینش نکنم. کلا با کاری که میکنه موافق نیستم ولی چیزی نمیگم و حرفاش را تایید میکنم. 

چیزی که ناراحتم میکنه اینه که هر روز با من صمیمی تر میشه و من واقعا حوصله ندارم. برای خودمم وقت کم دارم. چه برسه برای بقیه. و ما کلا خیلی با هم فرق داریم.


دیگه از فردا هم محرم میشه و خاستگار کلا تعطیل. بازار کساد. یه پاییزه دیگه تک و تنها. هوای دونفره و من مثل همیشه تنهای تنها.

۹۶/۰۶/۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
باران بارانی

نظرات  (۱)

۳۱ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۰۲ انشالله دانشجو
بنظرم هوای پاییز خیلی هم یه نفرست..
خیلی از ازدواج ها توی مجالس محرم جور میشه که!!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی